یه وقتایی خیلی تنها میشم و اونقدر فشار روم زیاد میشه که دیگه زندگی برام جهنم میشه. دنبال یه جا میگردم که تووش آرامش داشته باشم. دنبال کسی میگردم که باهاش درد دل کنم. دنبال یه محرم میگردم، یه همدم، کسی که بشینم پیشش و براش درد دل کنم.
وقتی انیس لحظه تنهائی ام تویی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام، تویی
پا میشم، آماده میشم. راه میوفتم برم پیشش، هر موقع مشکلی داشته باشم، میرم اونجا. وقتی یه گیر توو کارام میاد، میدونم که فقط میتونم رو اون حساب کنم.
هرشب دلم قدم به قدم می کِشد مرا
بی اختیار سمت حرم می کِشد مرا
وارد شبستان که میشم فضا عوض میشه، بوی عود پیچیده، آخ که چه حالی میده. یه احساس مستی، سعی میکنم این نفس ها رو عمیق تر بکشم، نمیخوام یه ذره اش رو هم از دست بدم. همه دردها، گرفتاریا، غم و غصه ها رو فراموش میکنم.
با شور شهر فاصله دارم کنار تو
احساس وصل می کند آدم کنار تو
نمیدونم اگه حضرت معصومه(س) رو توو قم نداشتیم چیکار میکردیم؟ نعتمیه به خدا. خدا رو بی نهایت شاکرم که توو قم دارم زندگی میکنم. همه چیزم رو مدیونشم. همین که توفیق زیارتش رو بهم داده، میدونم که خیلی دوستم داشته.
ما در کنار صحن شما تربیت شدیم
داریم افتخار، که همشهری ات شدیم
----------------
ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم