سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم خواسته دنیا خرده گیاهى است خشک و با آلود که از آن چراگاه دورى‏تان باید نمود . دل از آن کندن خوشتر تا به آرام رخت در آن گشادن ، و روزى یک روزه برداشتن پاکیزه‏تر تا ثروت آن را روى هم نهادن . آن که از آن بسیار برداشت به درویشى محکوم است و آن که خود را بى نیاز انگاشت با آسایش مقرون . آن را که زیور دنیا خوش نماید کورى‏اش از پى در آید . و آن که خود را شیفته دنیا دارد ، دنیا درون وى را از اندوه بینبارد ، اندوه‏ها در دانه دل او رقصان اندوهیش سرگرم کند و اندوهى نگران تا آنگاه که گلویش بگیرد و در گوشه‏اى بمیرد . رگهایش بریده اجلش رسیده نیست کردنش بر خدا آسان و افکندنش در گور به عهده برادران . و همانا مرد با ایمان به جهان به دیده عبرت مى‏نگرد ، و از آن به اندازه ضرورت مى‏خورد . و در آن سخن دنیا را به گوش ناخشنودى و دشمنى مى‏شنود . اگر گویند مالدار شد دیرى نگذرد که گویند تهیدست گردید و اگر به بودنش شاد شوند ، غمگین گردند که عمرش به سر رسید . این است حال آدمیان و آنان را نیامده است روزى که نومید شوند در آن . [نهج البلاغه]
مشخصات مدیروبلاگ
 
محمّدمهدی[603]
قم عرفات است و منای دلم، حضرت معصومه صفای دلم.

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

پیوند دوستان
 
((( لــبــخــنــد قـــلـــم ((( لنگه کفش عاشقان یک نکته از هزاران منتظر ظهور جاده های مه آلود وبلاگ سازمان بسیج مستضعفین basij مهندسین پلیمر جبهه وبلاگی غدیر مهر بر لب زده رقصی میان میدان مین ****شهرستان بجنورد**** آقاشیر جاده خاطره ها .: شهر عشق :. سالک فقط عشقو لانه ها وارید شوند منطقه آزاد نور اهلبیت (ع) انسان جاری دهیاری روستای آبینه(آبنیه) روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز با نام تو ای تنهاترین شبستان برادران شهید هاشمی روشن تر از خاموشی عشق توشه آخرت ღ♥ღحرف دلღ♥ღ تاریخ مصرف @@@باران@@@ دریای دل پرهیزگاران، جوانمردان واقعی ... اواز قطره رشادت نهِ/ دی/ هشتاد و هشت آ ینه ایرانی یعنی عشق اهلبیت (ع)،کشتی نجات ما... اخراجیها نوری چایی_بیجار آقازضا دسته سومی ها مجموعه مقالات رایانه خط بارون پر شکسته خوش مرام Sea of Love موهیول عکس میخوای کلیک کن *مظلومیت اهل البیت(علیهم السلام)* مندیر الکتروتکنیک سلام بر عزیز دل حیدر عاشق خدا ESPERANCE صبح دیگری در راه است .... همسفر عشق همه رقم مفت!!!!! علوم و معارف اسلام fazestan راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد خادمین کهف الشهداء او خواهد آمد اسیر عشق... شرکت نمین فیلتر .: بادکنک سبز :. شمیم ولایت پایگاه بسیج شهید حسین ناصرخاکی کرج دکتر علی حاجی ستوده من هیچم فروشگاه نرم افزار موبایل پسران جوان نارستان دیـــــــار عـــــــاشـقـــــان ایــ عزیـــــز ـــــــران عاشقان علی و فاطمه دل بارانی سایبان راه نشانم بده ... موقتاً بدون نام اولی الابصار طلبه میلیونر رویای معین سوز و گداز به سوی ظهور نـــــــــور خـــــــدا شکوفه های بهاری یا ضامن آهو درباره ی رپ و دوست شدن با شما هزاره

بسم الله الرحمن الرحیم
«باذن الله و اذن رسوله اذن خلائه،‌ أدخل هذا البیت فکونوا ملائکه الله انصاری و اعوانی حتی أدخل هذه الروضه المبارکه و ادع الله بفنون الدعوات و اعترف لله بالعبودیه و للنبی و الائمه (ع) بالطاعه، رب الدخلی مدخل صدق و اخرجی مخرج صدق و الجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا.»

اذن دخول میخواندم که ناگهان برای اولین بار نگاهم منور شد به رویت ضریح منورت، از بین شبکه های آهنینی غرق تماشایت گردیدم، بی اختیار اشکهایم از سر شوق سرازیر شد بر گونه هایم... گامهایم را آهسته برداشتم و به درب حرم رسیدم. در حالی که زیر لب می خواندم:

حضرت زینب

بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله صل الله علیه و آله و سلم ...

پرده را کنار زدم و وارد شدم. باورش برایم سخت بود، در حرمی قدم گذارده ام که سراسر نور است و معرفت، جلوهء صبر است و عفاف، فاطمه است و حیدر، عشق است و ایمان، رنج است و درد، حماسه ساز کربلا و شیر زنی از تبار آل الله...

مبهوت بودم و حیران، جذبهء ضریحت جذبم نمود و حرارتش مذابم کرد... مرور می کردم زندگینامه ات را...
نمیخواهم روضه بخوانم در شب تولدت، زندگی تو سراسر روضه است، به کدامین بخش زندگی ات دل خوش کنم و شاد شوم؟
از زمانی که خواستی پا بگیری چون کودکان مدینه گرم بازی شوی، داغ بی مادری را تجربه کردی، بر پدر یاور بودی و بر برادران مادر، وصیت مادر بود... سالها گذشت در هجران مادر و خانه نشینی پدر و چه ماجراها که برایتان به وجود نیاوردند... بگذریم ...
آخرین افطار پدر را به یاد می آوری؟ آری میهمان خانه ات بود... نگویم؟
از این نیز می گذرم... حسن را چه؟ وقتی بر سر بالینش بودی و تکه های جگرش را می دیدی که...
باشد... این را هم ... باشد...
از زمانی که بار سفر بستی و عازم مکه شدی، و پس از آن به همراه فرزندانت راهی دیار بلا شدی بگویم؟ جدایی از همسرت و همراهی با امامت که شرط ازدواجت بود با عبدالله؟
از شبهای ظلمت زده یا بی آبی صحرای عطش بگویم؟ از درد دلهایت با عباس میان خیمه گاه چه؟ وداعت با برادر و تکه پیراهن یادگار مادر را؟ دست در حلقهء زنجیر سفر کردن را... معجر خاکی را چه؟ و وداعت این بود...

گلبوسه از زیر گلوت، توشهء آخر من...
قلبمو بردی با خودت،‌ میون جمع دشمن
جدا شدم از تنت ای عشق همه عالمین...
ولی از عشقت تا ابد، جدا نمی شم حسین
اینو بدون حسین من، جدای از تو کشتم...
با تن بی جون میمونم، خم میشه تو پشتم
تموم سینه ام شده ز غصه ات لبالب...
همه اش میگه حسین حسین صدای قلب زینب

نمی توان از تو سخن گفت و از حسین نامی به میان نیاورد... از زمانی که در آغوش برادر آرام گرفتی، تا زمانی که برادر را بی سر در آغوش گرفتی... نمیخواهم روضه بخوانم در شب تولدت، زندگی تو سراسر روضه است... و تقصیر من چیست اگر تو ناخدای کشتی غمی؟

حضرت زینب


91/1/11::: 3:12 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ اولین فید پیامرسان متعلق به کیه؟ اگر قدیمی تر از این رو دارید بزارید.


+ امشب دو مه دمیده در مکه و مدینه / یا سر زده سپیده در مکه و مدینه.


+ یه نگاهی به آمار بازدیدهای وبلاگم داشتم. دیدم این عکس بیشترین بازدید رو داشته.


+ امروز بعد از مدتها اومدم پیامرسان، چندتا از پیامها رو داشتم واکاوی میکردم... می بینم دوستان قدیمی رفتن، احترامها کم شده. رفاقتها گروه گروه شده... خیلی ناراحت کننده است.


+ نظرسنجی یاهو در رابطه با تاثیر گذارترین شخصیت سال.


+ با رفیقم مرتضی تماس گرفتم، گفت الان کنار کشتی رو به تل زینبیه نشسته، خیلی دلم گرفته...


+ اندر عجایب پارسی بلاگ: خیلی وقتها همهء سایتها باز میشن جز پارسی بلاگ، حالا هر جا که میخوام برم نمیشه، جز پارسی بلاگ.


+ شب سحر شد / شب بخشش گناه بشر شد / نیمهء ماه رمضون جلوه گر شد / آقامون علی پدر شد.


+ اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن...


+ شب دل و دلداره.